
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «موجرسا»؛ در بحبوحه حملات رژیم صهیونیستی، حرفهای بسیاری در مورد اینکه آیا ما موفق و پیروز شدیم یا جبهه باطل ضربه خورد، مطرح شد. هرچند که در پارادایم و نوع نگاه ما به مسئله، چه بکشیم و چه کشته شویم، پیروزیم، اما چندین نکته مغفول شاید در بین باشد که کمتر به آن پرداخته شده است.
طبق گفته خود رژیم منحوس و کودککش صهیونی، قرار بود ۴۰۰ نفر بهعلاوه رهبر معظم انقلاب را ترور کنند و مردم ناراضی، فردای این حمله به خیابانها بریزند و جریان منتهی بشود به رژیمچنج و... اما خروجی کار با برنامهی آنها پیش نرفت؛ یعنی آنها در مورد همه موارد فکر کرده بودند الا کمک خداوند متعال به مردم ایران، خود مردم ایران، و در نهایت رشادت نیروهای مسلح.
خاطرم هست در یک رزمایشی در یکی از کشورهای اروپایی، هواپیما دچار نقص فنی میشود و خلبان یا باید ایجکت میکرد و خودش را نجات میداد، یا اینکه داخل هواپیما میماند و هواپیما را به جایی هدایت میکرد که تلفاتی نداشت. اما خلبان، مورد اول را انتخاب کرد و خودش را نجات داد و هواپیمای او باعث مرگ ۲۷۰ نفر شد.
در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، زمانی که ما از اثابت موشکهایمان کیف میکردیم، عزیزانی بودند که با وجود اینکه میدانستند پشت لانچر نشستن و سالم برگشتن به منزل، تقریباً ۵۰ به ۵۰ است؛ طبق گفته فرماندهانمان برای هر لانچر، ۲۰ نفر اعلام آمادگی کردند که برای هر اتفاقی از جمله شهادت و نقص عضو و... آمادهاند. این روحیه بالای نیروهای مسلح ایران در مواجهه با این دژخیم بیشرف، در صفحات رشادت ملت ایران ماندگار شد.
همان مطلبی که دشمن روی آن حساب باز نکرده بود، اینجا هم به کمک نیروهای سپاه اسلام آمد و دهن گشادشان را به سقف آرزوهایشان دوخت. اگر ما از باکریها و زینالدینها صرفاً اسمی شنیده بودیم، در این ۱۲ روز، رویشهایی از جنس همان مردان نادر روزگار را دیدیم. پیروزی اصلی در واقع این است.
اما اگر به لحاظ ظاهری هم بنگریم، بعد از سانسور شدیدی که در سرزمینهای اشغالی حاکم بود، کمکم آثار ضربات ویرانگر ایران به پایگاهها و نیروگاهها و مؤسسات تحقیقاتی و... نمایان میشود.
نقطه قوت اصلی دیگر در این جنگ، کمک کل ناتو و آمریکا به رژیم صهیونی و تنها جنگیدن ایران است.
یاد جمله معروف حضرت امام (ره) افتادم که فرمود؛ اگر در مقابل دین ما بایستید، در مقابل تمام دنیای شما خواهیم ایستاد.
با توان و قوت، در مقابل تمام دنیای بهظاهر قدرتمند آنها ایستادیم و نصرت خدا یارمان شد. توانستیم ضربات محکمی به گونه آنها بنوازیم که سالها گیجی آن برایشان، خاطرهی تلخ مواجهه با شیربچههای حیدر کرار را تداعی خواهد کرد.
نکتهی پایانی این یادداشت را اختصاص میدهم به مردم نازنینی که آرایش نظامی به خود گرفتند و جانانه در مقابل توطئه این خونخواران دنیا مردانه ایستادند؛ دم همه با معرفتهای ایرانی گرم که وقتشناس هستند و دقیقاً هر زمانی که نظامشان تهدید شد، جانانه به دفاع از آن پرداختند.
این مواجهه مردم با مشکلات و بحرانهایی که پیش میآید، در هیچیک از مکاتب جامعهشناسی و انسانشناسی غربی که بعد از گذشت دهها سال از شروع به کارشان یک تعریف درست از انسان نتوانستهاند ارائه دهند، یافت نمیشود.
اصولاً مسائلی مثل وطنپرستی و ایثار و همدلی، از موضوعاتی است که غرب غیر از تأیید مکتب اسلام، نمیتواند به آن برسد. تربیت مردم اینچنینی هم صرفاً از عهدهی مکتبی برمیآید که انسان و سعادت انسان در بطن برنامههای آن وجود دارد. انسان را با آزمون و خطا جلو نمیبرد، بلکه یک برنامه جامع و کاملی دارد.
آنچه که بارها رهبر معظم انقلاب فرمودهاند: دشمن، مردم ما را نشناختهاند؛ ریشه در این مورد استثنایی دارد. بالندگی امروز نسبت به کشور و مردم و خلقیات مردم، حاصل توجه به دین و دینداری است؛ همان که غرب آن را افیون ملتها میدانست.
و کجاست مارکس که ببیند چگونه یک دین کارآمد، توانسته کشوری را در دنیا به نمونه اثرگذاری و پیشرفت برساند و به گونهای عمل کند که ابرقدرتهای ظاهری دنیای امروز، جهت جلوگیری از پیشرفت هرچه بیشتر آن، خود دست به کار شوند و چارهای جز بمباران آن نداشته باشند.
سید احمد موسوی، استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد واحد زنجان
بیشتر بخوانید
انتهای خبر/