logo
امروز : سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۶:۵۳
[ شناسه خبر : ۳۱۲۱۳ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 3 دقیقه ]
وصیت نامه:

والدین شهدا تجلی بخش گوهر شهادت در جامعه هستند

والدین-شهدا-تجلی-بخش-گوهر-شهادت-در-جامعه-هستند
خانواده‌های معظم شهدا به عنوان صاحبان اصلی انقلاب در سخت‌ترین شرایط ممکن در راه حفظ آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی همیشه ثابت قدم هستند.

به گزارش موج رسا; شهید سعید حسنی تنها در دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۷ هجری شمسی در شهر زنجان چشم به جهان گشود خانواده وی از نظر اعتقادات مذهبی در رده بالائی قرار داشت و به همین خاطر وی از همان دوران کودکی با مسائل دین آشنا شد.

بیشتر بخوانید

وی از همان دوران کودکی علاقه خود را نسبت به مسائل دینی بعداز چندین مراحل نشان داد و قرآن را تا حدی که توانش بود از نظر ترجمه و قواعد یاد گرفت و در سن ۱۲و۱۳ سالگی روانه پایگاه محله شده و در آن جا به بسیجیان خواندن قرآن را آموزش می داد. 

شهید حسنی تنها دوران ابتدائی را در مدرسه‌ای بنام غریب اصغرحیدری پشت سر گذاشت و دوران راهنمایی را با موفقیت در مدرسه مرحوم رزاق افشارچی ادامه داد و بعد از آن روانه دبیرستان شد. 

ایشان در این مدت فعالیت‌های بینظری در پایگاه خود داشت و بعد از اعزام به جبهه در چند مرحله درس خویش را در ربیرستان در کلاس دوم دبیرستان که در مدرسه شهید محمد منتظری ادامه می‌داد رها کرده و برای بار دوم یا سوم به جبهه اعزام شد.

 شهید سعد حسنی تنها قبل از دوران انقلاب سنی نداشتند که بتوانند در صحنه باشند باشند ولی بیشترین حرکات او اعم از رفتار و کردار و اخلاقی خوب از همان دوران به چشم می‌خورد.

 ایشان بعد از انقلاب فعالیت‌های خود را از پایگاه محله خود آغاز کرد تا اینکه در محله و پایگاه مورد توجه خاص برادران بسیجی قرار گرفت.

وصیت نامه شهید سعید حسنی

بسم الله الرحمن الرحیم یاالله، یا محمد (ص)، یا على، یا حسن، یا حسین تشنه لب خدایا خودت مى‌دانى، با چه زبانى مى‌خواهم، با تو سخن بگویم. اى معبود من مى‌دانى به چه دلى مى‌خواهم، این کلمات را بنویسم.

خدایا مى‌دانى، کدام دست‌ها را مى‌خواهم به درگاهت، دراز کنم تا مورد لطف و محبتت قرار گیرم مولاجان تو به همه‌ این مسائل آگاهی دارید و چند کلمه با خانواده‌ام، گفتگو مى‌کنم.

سلام بر همگى. سلام بر تو اى مادرم که خدا تو را حفظ کند خدا تو را با حصرت زهرا (س) همنشین کند، که زحمات زیادی متقبل شدید و احسن بر تو، اى پدر عزیز که نان حرام به من نخوراندى و پس از هر دورى شما خجالت زده‌ام و از شما مى‌خواهم که مرا حلال کنید و مرا ببخشید، شما را به جان حضرت زهرا (س) و امام  حسین (ع) مرا حلال کنید و شما اى برادران و خواهرانم شما هم مرا حلال کنید و دعایم کنید که خدا مرا ببخشد.

خدا به همه شما توفیق دهد که بیشتر بتوانید، در راه خدا خدمت کنید. اى پدر و مادر عزیزم اگر خدا مرا پذیرفت، از شما تقاضا دارم که ناراحت نباشید و افتخار کنید که یک قربانى ناچیز را به خدا تقدیم کرده، تا در پیشگاه امام حسین(ع) سربلند باشید و بار دیگرمى‌گویم که مرا حلال کنید.

چند کلمه با عزیزان هم پایگاهی سخن بگویم

سلام علیکم: بحضور شما عزیزان، اى عاشقان مقام شما پیش خدا زیاد است، سعى کنید آن مقام را والاتر کنید و پایگاه را با محبت و برادرى و معنویت خود نورانى کنید و آن موقع پایگاه ملائکه ‌الله خواهد بود و ملائک به آن جا مى‌آیند و در آن صورت شما توانسته‌اید ادامه دهنده راه شهدا باشید.

سعى کنید، کم شوخى کنید و به یکدیگر احترام قائل شوید و در سلام دادن سبقت بگیرید و خیلى کوشا باشید و اطاعت از فرمانده و یا مسئول پایگاه را فراموش نکنید و حتما از مسئولین مربوطه اطاعت کنید که اگر چنین کنید، به حرف امام عمل کرده‌اید. 

انتهای پیام/

فرم ارسال نظر