logo
امروز : یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۴۸
[ شناسه خبر : ۳۰۳۴۹ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 3 دقیقه ]
یادداشت؛

شکست در سبک پوشش

شکست-در-سبک-پوشش
تا همین دو دهه‌ی پیش، برای افراد جامعه‌ ما، لباس منزل، لباس کار، لباس مهمانی، لباس تفریح، لباس ورزش هر کدام چهارچوب خاصی داشت افراد شأن انسانی و اعتبار اجتماعی خود را در حفظ این اصول می‌دانستند، اما حالا همه‌ این قواعد درهم شده‌اند و این تداخل‌ها و چهارچوب‌شکنی‌ها اغلب جوانان، آن هم قشرهای خاصی را به سمت خود کشیده‌اند.

به گزارش موج رسا; مدلینگ روزآمد و سبک پوشش امروزی که بی‌حجابی جزئی از ثمرات آن است بر اساس نفی هر نوع قاعده و نظام‌مندی در پوشش شکل گرفته است.

تا همین دو دهه‌ی پیش، برای افراد جامعه‌ی ما، لباس منزل، لباس کار، لباس مهمانی، لباس تفریح، لباس ورزش هر کدام چهارچوب خاصی داشتند. به علاوه، این چهارچوب‌ها در دسته‌های متناسب با طبقات اجتماعی و شغلی تقسیم می‌شدند. افراد شأن انسانی و اعتبار اجتماعی خود را در حفظ این اصول می‌دانستند.

اما حالا همه‌ی این قواعد درهم شده‌اند و مثلاً لباس‌های راحتی منزل به بیرون از منزل راه پیدا کرده‌اند؛ لباس‌های ورزشی به پوشش کارمندان ادارات رسیده‌اند و البته این تداخل‌ها و چهارچوب‌شکنی‌ها، صورت‌های افراط‌ و تفریطی هم دارد که اغلب جوانان، آن هم قشرهای خاصی از جوانان به سمت آن‌ها کشیده می‌شوند.

اشکال افراطی و خارج از تعادل، معمولاً در جوانان وابسته به طبقات بریده از فرهنگ ایرانی دیده می‌شود که در دو دسته جا می‌گیرند:

1. خانواده‌های مرفهِ مأنوس با فرهنگ وارداتی که خودخواسته در برابر جامعه‌ی ایرانی و مشخصات آن ایزوله می‌شوند و به‌نوعی غریبه‌گی با فرهنگ خودی مبتلا می‌شوند.

2. خانواده‌های شکسته‌ی طبقات ضعیف. جایی که عناصر خانواده، تربیت و انسجام آن از هم بپاشد، جوان بی هر حفاظتی، در معرض تأثیر هر چیز تازه‌واردی قرار می‌گیرد.

همیشه در نفی قواعد، و در واقع خروج از اعتدال عقلانی، جوان‌ها پیش‌تازند. به تعبیر معروف جوانی است و جاهلی (صرف نظر از این‌که اساساً عصر ما عصر جاهلیت مدرن است) جوانان در حال ورود به دار دنیا هستند؛ آینده‌ی بلندی را پیش روی خود می‌بینند و برای آموختن و تجربه کردن عجله‌ای ندارند. آن‌ها در قعر بی‌تجربه‌گی، لزوم و حکمت قواعد زندگی را درنمی‌یابند و هنوز منافع و مضارّ خود را در این قواعد پیدا نکرده‌اند. لذا به‌راحتی قاعده‌شکنی می‌کنند.

 اما کافی‌ست هم‌او بعد از چند سال تجربه در کار و اشتغال، دریابد که چه‌گونه نوع و نحوه‌ی پوشش، جای‌گاه اجتماعی او را تعیین می‌کند و در کیفیت مراودات مردم با او چه تأثیراتی دارد. آن وقت متناسب با تجربه‌ی خود قاعده‌مند خواهد شد و خود را به چهارچوب‌ها ملتزم می‌کند.

 و البته این قاعده‌مندی ضرورتاً معلوم نیست که در تناسب با قواعد متعارف و هنجارهای اجتماعی باشد.

اما به هر ترتیب، مسیر جریان کلی مدلینگ و پوشش مدرن، در جهت شکست هر چهارچوبی است. و حتی با آرمان‌گرایی و کمال‌خواهی هم درمی‌افتد. درهم و برهم شدن پوشش و نفی قواعد، حتی تا آن‌جا که ایجابات زیباشناسانه را نفی کند و به زشت‌نمایی و شلخته‌گی برسد، محض یک آرمان‌گرایی آزادی‌خواهانه نیست. بلکه نحوی راحت‌طلبی و تن‌آسایی ورای آن حاکم است که البته به زبان نمی‌آید. چون زبان ریاکار است و چه‌بسیار که از آرمان‌ها دم می‌زند.

اگر مخالفید، از خود بپرسید آزادی فردی در یک جامعه فاکتورهای بی‌شماری دارد، اما چرا مدعیان امروزی آزادی اصلاً مطالبه‌گر آن‌ها نشده‌اند؟ آن‌ها در عین آن‌که در مقابله با حجاب خود را قهرمان یک مبارزه‌ی سیاسی با جمهوری اسلامی فرض می‌کنند، اما در کم‌تر موردی بوده که درباره‌ی آزادی‌های سیاسی، مثلاً آزادی مطبوعات، دگراندیشان و امثالهم سخنی گفته باشند. چرا همه‌ی شعارهای آن‌ها در مسئله‌ حجاب خلاصه شده است؟

البته هرچند نمودهای زیادی از ناهنجاری پوشش را امروز در جامعه‌مان می‌بینیم، اما این را هم از نظر دور نداریم که در مجموع اکثریت غالب جامعه پی‌روان چشم‌و‌گوش‌بسته‌ و چندان مطیعی برای سبک پوشش مدرن نیستند... 

زهرا بیات

انتهای پیام/

فرم ارسال نظر