logo
امروز : پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۱۳
[ شناسه خبر : ۲۰۹۱۵ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 7 دقیقه ]

مرکز تحقیقات استراتژیک یا برنامه‌های حزبی-سیاسی و ضدملی؟

مرکز-تحقیقات-استراتژیک-یا-برنامه‌های-حزبی-سیاسی-و-ضدملی؟
طراح این پروژه به‌اصطلاح تاریخی آقای آشنا، امنیتی سابق و مجریان آن آقای قوچانی از حزب کارگزاران و بعضی افراد دیگر هستند که سابقه روشنی در راه‌اندازی پروژه‌های امنیتی-رسانه‌ای دارند.

به گزارش موج رسا;  حسین کچویان، عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت:

صوت مصاحبه لیلاز، عضو حزب کارگزاران با ظریف دوجنبه بسیار مهم دارد که فهم محتوای آن مستلزم حل آنهاست! مساله‌ای که بیشتر به آن پرداخت شده، مساله چگونگی درز این صوت است که گفته می‌شود قرار بر انتشار آن نبوده؛ اما آنچه پاسخ این مساله را می‌دهد حل مساله دوم است که به چگونگی و چرایی تولید این صوت برمی‌گردد. سخنگوی وزارت امور خارجه می‌گوید این مصاحبه در چارچوب مصاحبه‌های درون دولت و برای تشخیص مسائل و امور یا مشکلات سازمانی بوده است تا برای حل مشکلات و گیرهای سازمانی از آن استفاده شود!

سخنگوی دولت نیز کمابیش سخنان این سخنگو و خبر قبلی مرکز تحقیقات استراتژیک را تکرار کرده است! اما ما می‌دانیم این مصاحبه در چارچوب طرحی سیاسی برای یک کار بی‌سابقه حزبی با هدف‌های چندمنظوره انجام گرفته است! و از آنجایی که چنین کاری در هیچ‌یک از دولت‌های کشور معمول نبوده، عنوان و پوشش قابل‌قبولی برای آن فراهم شده است تا اولا پرداخت هزینه چند میلیاردی آن از جیب مردم و بیت‌المال توجیه شود و ثانیا موجب حساسیت و پرسش نهادهای ناظر یا نیروهای سیاسی نشود!

این چارچوب قانونی که رسما نیز در اوایل زمستان گذشته اعلام شد تدوین تاریخ دولت اول و دوم روحانی بود که ظاهرا قرار بوده با رویکرد آسیب‌شناسانه یا آنچه سخنگوی وزارت امور خارجه می‌گوید، انجام گیرد! این پوششی کاملا موجه به‌نظر می‌رسد که مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری با مدیریت آقای آشنا برای این طرح فراهم کرده است چون اولا کسی نمی‌تواند نسبت به استفاده از منابع عمومی برای کاری حزبی و سیاسی اعتراض کند یا ادعا کند که این نوعی اختلاس از منابع عمومی است. ثانیا این مساله که چرا دولت دست به‌کاری سیاسی درون دولت می‌زند نیز بلاوجه می‌شود زیرا اولا گفته می‌شود این کاری تاریخی است و ثانیا هدف مدیریتی و آسیب‌شناسانه دارد که در چارچوب اهداف عمومی دولت‌ها می‌گنجد!

اما حقیقت چیست؟ آیا ادعاهای مطرح‌شده توسط وزارت امور خارجه و مرکز تحقیقات استراتژیک که سخنگوی دولت رسما آن را تایید کرد با واقعیت نسبتی دارد یا درحقیقت این طرحی سیاسی و حزبی بوده که اکنون درجای خود مورد استفاده قرار گرفته است!؟

اولا باید به این نکته توجه داشت که طراح این پروژه به‌اصطلاح تاریخی آقای آشنا، امنیتی سابق و مجریان آن آقای قوچانی از حزب کارگزاران و بعضی افراد دیگر هستند که سابقه روشنی در راه‌اندازی پروژه‌های امنیتی-رسانه‌ای دارند. مجموعه مرکز تحقیقات آقای آشنا تاکنون کمتر طرحی انجام داده است که در محدوده اهداف آشنای آقای آشنا نگنجد و اگر مجالی باشد فهرست‌کردن طرح‌های این مرکز گویای آن خواهد بود که از این مجموعه و افراد درگیر در آن نمی‌توان انتظار کار تحقیقی و علمی بی‌طرفانه داشت!

اما صرف‌نظر از مجریان، اینکه در اواخر یک دولت که چندماه بیشتر به پایان آن نمانده، پروژه‌ای تاریخی تعریف شود که هدف آسیب‌شناسانه دارد، پر از ابهام و سوال است! امکان تدوین تاریخ دو دولت در چندماه قطعا وجود ندارد و اگر هدف آسیب‌شناسی را به آن اضافه کنیم عدم امکان آن بازهم بیشتر می‌شود! به‌علاوه، قاعدتا طراحان پروژه توقع نداشته‌اند که دولت‌های بعدی خریدار تاریخ مدون فشل‌ترین و مساله‌دارترین دولت‌های پس از انقلاب اسلامی یا حتی تاریخ کشور باشند یا آسیب‌شناسی یک گروه امنیتی و حزبی-سیاسی برای آنها ارزشی داشته باشد! مگر اینکه طراحان و مجریان از بقای خود اطمینان داشته و ‌خواسته‌اند آن را در دولت بعدی خود به پایان برسانند!

اما صرف‌نظر از این جهات، هریک از این دو روایت ادعایی وزارت متبوع ظریف یا ادعای مرکز آقای آشنا و درنهایت سخنگوی دولت را بپذیریم، در نحوه انجام پروژه سوالاتی مطرح می‌شود که اعتبار ادعاهای آنها را بیشتر زیرسوال می‌برد. اولا آن‌گونه که در ابتدای صوت آمده این مصاحبه شکل تصویری داشته و اظهارات لیلاز و ظریف گویای آن است که قصد پخش آن وجود داشته؛ اما اینکه از این مصاحبه که بخشی از یک پروژه تاریخی است و هدف آسیب‌شناسانه دارد برای پخش عمومی تصویر گرفته شود، معنادار نیست. آنچه این کار را بی‌معناتر می‌کند محتوای آن است که کاملا محرمانه و بلکه فوق‌سری طبقه‌بندی می‌شود. اینکه چنین محتوایی برای پخش عمومی بوده و مطابق سخن لیلاز موضوع تصمیم‌گیری آقای آشنا باشد، به‌معنای آن است که یکی دروغ می‌گوید!

اما آنچه ادعاهای طرف‌های رسمی را مساله‌دارتر می‌کند این واقعیت است که در بدو مصاحبه نظیر گزارش‌های سیاسی-نمایشی با مردم صحبت می‌شود و مصاحبه‌گر ابتدا خطاب به بینندگان ظریف را کاملا نظیر مصاحبه انتخاباتی معرفی کرده و از او به‌عنوان محبوب‌ترین وزیر روحانی یاد می‌کند که البته جناب ظریف متواضعانه آن را لطف گوینده می‌خواند! اما مشخص است که ایشان کمابیش از قصد انتشار آگاه بوده اما درمورد بیان بعضی مطالب تحفظ داشته و با انتشار آن مخالف بوده است که لیلاز حل آن را به صحبت ظریف با آقای آشنا احاله می‌کند!

با این حال، مصاحبه‌کننده کاملا از اهداف طرح آگاه بوده و با توجه به نحوه برخورد و نوع سوالات به‌هیچ‌وجه آن را پروژه‌ای تاریخی یا آسیب‌شناسانه برای درس‌گیری آیندگان یا سازمان متبوع و دولت نمی‌داند! وی مطابق اهداف آشنایی طرح سوالات را جهت داده و بُعد یا صورت کاملا رسانه‌ای و جنجالی به آن می‌دهد و می‌کوشد که ظریف را در این جهت با طرح سوالات مساله‌دار و تحریک‌کننده با خود و ماهیت نمایشی کار همراه کند.

اما نکته دیگری که روشن می‌سازد این مصاحبه برخلاف اظهارات سخنگویان یا مرکز تحقیقات، طرحی سازمانی و با هدف درک مشکلات مدیریتی نیست، محتوای مصاحبه است. لازم نیست ما وارد بحث تفصیلی از محتوا شویم که دریابیم این مصاحبه فراتر از حدود مشکلات یک سازمان یا حتی یک دولت است؛ محتوای مصاحبه از قسم مطالبی است که یک جریان برانداز با هدف تغییر کلی ساختار سیاسی کشور دنبال می‌کند و به اموری وارد می‌شود که حتی در چارچوب قانونی مسئولیت‌های رئیس‌جمهور نیز به‌سختی می‌گنجد، چه رسد به اینکه در محدوده مشکلات سازمانی یک وزارتخانه باشد.

بنابراین، اولا به‌دلیل ماهیت مجریان و سوابق کاملا مساله‌دار حزبی و سیاسی-امنیتی آنها، ثانیا عدم امکان اجرای پروژه در چارچوب اهداف ادعایی و رسمی آن در عمر این دولت، ثالثا نحوه انجام مصاحبه که به‌جای علمی و تحقیقی بودن، سیاسی-نمایشی و حزبی است، رابعا قصد مشهود از انجام مصاحبه که با وجود محتوای فوق‌سری، برای پخش عمومی انجام گرفته و آماده شده است و نهایتا اینکه محتوای مصاحبه و سوالات فراتر از اهداف یک وزارتخانه یا یک دولت بوده و با اهداف براندازانه حزبی و فتنه‌گرایانه به‌اصطلاح اصلاح‌طلبانه سازگاری دارد؛ ادعاهای رسمی مطرح‌شده درمورد این مصاحبه، مشکلاتی به بزرگی دروغ درز اتفاقی و ناخواسته آن توسط نفوذی‌ها دارد! همگان با شیوه‌های آشنای به‌کار گرفته شده در این کار آشنا هستند و نمی‌توان مردم را با آشنا غریبه کرد!

اکنون وظیفه نهادهای مسئول است که دو کار انجام دهند؛ کشف نحوه درز صوت، مساله‌ای است اما مساله مهم‌تر این است که چگونه عده‌ای به خود جرات می‌دهند با استفاده از امکانات عمومی و درون نهادهای قانونی دست به اجرای طرح‌هایی بزنند که کمترین مشکل آن، این است که به‌منظور اهداف حزبی و سیاسی انجام می‌گیرد اما هدف نهایی آن زمینه‌سازی برای انجام اهداف فتنه‌گرانه علیه کلیت نظام و انقلاب اسلامی است! درحقیقت، مساله‌ای که نسبت به آن کاملا غفلت شده، ماهیت کار انجام‌شده است و مساله درز آن مساله‌ای ثانوی است. با این حال، روشن است که در روایت‌های رسمی سخنگویان تلاش می‌شود اذهان به مساله درز هدایت شده و از اصل کار و درک مقاصد واقعی اولیه دور شود! روشن است که این مصاحبه حتی اگر به این شکل افشا نمی‌شد، ماهیتا برای مقاصدی مشابه ترتیب داده شده و در این جهات استفاده می‌شد و بیش از درز آن باید به این موضوع دقت و تمرکز کرد تا به حقیقت این رسوایی پی برد!

منبع: مشرق

انتهای پیام/

فرم ارسال نظر