پیرمردان عصا به دست برای تماشای فیلم‌ محمد رسول الله به سینما می آمدند/سینما قدس خاطره، ویترین شهر و آدرس برای زنجان بود

۲۱ شهریور روز سینما بهانه‌ای شد تا سراغ تنها سینما گردان زنجان برویم. 

خودش می‌گوید از سال ۱۳۴۲ عکاس بود و به دلیل علاقه‌ای که به کار سینما داشته است، وارد سینما شده است. 

 

آزادی: "کار من عکاسی بود ولی با سینما هم آشنایی داشتم، یک روز که در یکی از سینماهای تهران بودم،آقایی پرده فیلم آن روز سینما را می‎کشید به او گفتم دوست دارم این کار را ادامه دهم او هم بدون اینکه سرش را بلند کند، گفت برو یکی از استودیوهای شهر و خودت را معرفی کن" 

"گفتم: کجا؟ گفت: میثاقی،دوربین به دست با وجود اینکه پاییز بود و باران شدیدی می‌آمد و خیس شده بودم،خودم را به استودیو رساندم، آقایی پشت مانیتور نشسته بود، دلش به حالم سوخت و گفت: خیس شده‎ای برو پیش بخاری و گرم شو". 

"روبرویش نشسته بودم که سیگارش را روشن کرد و گفت: یک عکس از من بنداز ببینم بلدی،منهم شروع به کار کردم و وقتی دودهای سیگار را حلقه حلقه بیرون می‌داد یک عکس ازش گرفتم، گفت: ببر پایین چاپ کنند، بعد از چاپ آوردم و بهش نشان دادم،گفت چه عکس قشنگی شده است و دست منو گرفت و به آقای کاچکیان عکس من را نشان داد و او هم خوشش آمد و از آنجا بود که فیلم‌سازی و بازی در فیلم را آغاز کردم. 

او می‌گوید: از سال 42 فعالیت‌های سینمایی خود را شروع کردم و تا خدمت نیز در سینما فعالیت داشتم و آنزمان در سینما آسیا بودم اما هنگامی که ازدواج کردم به زنجان آمدم. 

 

آزادی:آنزمان حلقه فیلم‌های سینمایی را برای نمایش به سینمای دیگری می‌بردم یک روز که قرار بود این کار را انجام دهم پشت موتور نشسته بودم باید از چهار راه  رد می‌شدم،ناگهان یک نفر جلوی موتور ظاهر شد و کم مانده بود تصادف شود که به دلیل شدت کنترل موتور، حلقه فیلم از دست من افتاد،من شیرجه رفتم و فیلم را جمع کردم و به موقع فیلم را به سینمای بعدی رساندم. 

وقتی رسیدم به سینما رفتم تا دستانم را بشورم یکی آمد و گفت آقای کوشان می‌خواهد شما را ببنید- بچه‌های سینما به او آقا می‌گفتند- رفتم بالا دیدم آقای دکتر کوشان با خانم و بچه‌هایش کادو به دست نشسته‌اند، گفت: وقتی شما فیلم را به این سینما می‌آوردید من پشت سرتان بودم، گل کاشتی،منو برد پایین و یک شلوار خرید و 10 تومان نیزدر جیبم گذاشت، این موضوع یکی از خاطرات شیرین من در سینما محسوب می‌شود. 

وی ادامه می‌دهد: اما وقتی یکی از بازیگران فوت می‌کند آن روز بدترین روز برای من است،وقتی داریوش اسد زاده از دنیا رفت واقعا دلم سوخت. 

 

آزادی: به سن بازنشستگی رسیده‌ام اما به عشق سینما همیشه جوان هستم، امیدوارم وقتی من نیستم هنر و سینما و این صف طولانی برای دیدن فیلم‌ها باشد. 

 

آزادی: مردم به ما انرژی می‎دهند وقتی می‌بینم صندلی‌های سینما پر است خوشحال می‌شوم،امیدوارم این پرده نقره‌ای که از آن همه چیز را یاد گرفته‌ام، همیشه باشد. 

 

آزادی: الان مردم فیلم‌های شاد را می‎طلبند،توده خاصی هم فیلم‌های خشن دوست دارند ما سعی می‎کنیم همه نوع فیلم را در سبد اکران قرار دهیم. 

"مردم ما را دوست دارند اجازه می‌دهند در صف نانوایی زودتر نان بخریم و ما هم احترام را به آنها داریم، مردم هستند که سینماها را سرپا نگه داشته اند". 

او می‌گوید: مردم بیشتر از من الفبای سینما را بلدند و ساعت‌هایی به سینما می‌آیند که نشان می‌دهد اهل سینما هستند. 

"خوراک سینما فیلم است، مگر اینکه فیلم خوب نباشد مردم کنار بروند مردم همیشه در صحنه و پایه هستند،یک زمانی مردم جرات نمی‌کردند به سینما بیایند اما امروز سینما جایگاه خود را یافته است و مردم چشمشان به این است که فیلم خوب باشد و به سینما بیایند". 

آزادی ادامه می‌دهد:"من دوست دارم سینماهای جدید در زنجان ساخته و به تعداد سینماها اضافه شود،دوست دارم مردم به سینما نزدیک شده و سینما را از خود بدانند،سینما تفرجگاه نیست، سینما فرهنگ این مرز و بوم است. 

 

آزادی: وقتی سینما را تخریب کردند من افسردگی گرفتم، من 5 فرزند داشتم که یکی از آنها که سینما قدس بود از بین رفت. 

"در حق سینما قدس زنجان بی‌رحمی شد و سینما قدس خاطره، ویترین شهر و آدرس برای زنجان بود". 

 

آزادی: یک دختر و دو پسر دو قلو دارم،خانومم هم سرهنگه نیروی انتظامیه،اما موسیقی را بلد است و صدای خوبی دارد، دو پسرم نیز من کاریکاتوریست هستند و در سینما هم فعالیت می‌کنند. 

 

آزادی وضعیت سینما در زنجان خوب است و فروش خوبی داریم، اولین کسی بودم که برای سینما تولد گرفتم امسال به ایام سوگواری خورد و نتوانستم برنامه‌ای اجرا کنم. 

" سینما همچنان سرجای خود ایستاده است اگر من پیر شوم سینما هر روز جوانتر می‌شود و از بین نمی‌رود. 

برای ساخت پردیس سینمایی هم مسئولان کاری بکنند که مردم بتوانند راحت از آن استفاده کنند دوری از شهر ممکن است کارآیی آن را تحت تاثیر قرار دهد. 

موج رسا: آقای آزادی کدام فیلم در زنجان خوب درخشید و استقبال خوبی از آن شد؟ 

آزادی: وقتی فیلم "محمد رسول‌الله: در نوبت اکران قرار گرفت یک هزار جلد قرآن خریداری و به کسانی که برای تماشای این فیلم به سینما می‎آمدند، اهدا می‌کردم، خیلی‌ها تعجب می‌کردند که در سینما قرآن هدیه بگیرند اما تاثیرگذار بود و راضی بودم،حتی برای تماشای این فیلم عصا به دستان هم که نمی‌دانستند سینما چیست می‌آمدند.

 

به کودک 20 روزه‌ای که والدینش برای تماشای فیلم محمد رسول‌الله آمده بودند، قرآن هدیه دادم، چند روز پیش هم آمده بود سینما خیلی بازیگوش بود. 

به گزارش موج رسا،بر اساس ارزشیابی صورت گرفته در سال 96، پرویز آزادی، مدیر سینما بهمن زنجان در ارزشیابی کارکنان، مدیران امور سینمایی و مدیران سینماهای استان‌ها به عنوان برترین مدیر سینما در کشور معرفی شد. 

طبق اعلام حوزه هنری پرویز آزادی مدیر سینما بهمن زنجان در حوره‌هایی همچون، جذب مخاطب ارائه خدمات به مشتریان و ... برتر شد.//ن