logo
امروز : چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۳۳
[ شناسه خبر : ۶۰۹۳ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 9 دقیقه ]
به مناسبت سالروز شهادت حضرت ام البنین (ع)؛

مادران و همسران شهدا، الگوهای صبر و ایثار جامعه/ عمری تلاش، شکیبایی و استقامت مدال افتخار مادران و همسران شهدای زنجان

مادران-و-همسران-شهدا،-الگوهای-صبر-و-ایثار-جامعه-عمری-تلاش،-شکیبایی-و-استقامت-مدال-افتخار-مادران-و-همسران-شهدای-زنجان

مادران شهدا همواره به عنوان نمادهای ایثار، گذشت و الگوهای صبر برای سایر افراد جامعه محسوب می شوند.

به گزارش موج رسا; مادران شهدا با تقدیم فرزندان خود اجازه ندادند تا دشمنان از موقعیت های موجود به نفع خود استفاده کنند.

11 اسفند ماه امسال مصادف با سیزدهم جمادی‏الثانی، یادآور روزی غم‏انگیزی است،روزی که در آن مادری فداکار و بانویی با عظمت از تبار دلاوران، به سوی معبود پر کشید. ام البنین، مادر پسرانِ حضرت علی (ع) ، بعد از عمری تلاش، شکیبایی و استقامت با اهدای چهار فرزند رشید به پیش‏گاه مولایش، حسین بن علی (ع)، با دلی مالامال از محبت و عشق، راهی دیار دوست شد و در بقیع، آرام‏گاهِ خوبان، در جوار دیگر فرزند حضرت زهرا (س) برای همیشه رحل اقامت افکند.

 

*مادر چهار شهید

با شهادت چهار فرزند ام‏البنین (ع) در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.

وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیه‏ای قوی در اشعاری گفت: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی (ع) همه شیران بیشه شجاعتند. شنیده‏ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دست‏هایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی می‏توانست نزد او آید و با او بجنگد؟»

 

*ام البنین، پاسدار خاطره عاشور

از ویژگی‏های بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیه‏خوانی و نوحه‏سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسل‏های آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس (ع)، عبیداللّه‏ که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده‏ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می‏رفت و نوحه می‏خواند.

او با این اشعار، هم حماسه کربلا را بازگو و هم در قالب عزاداری به حکومت وقت نوعی اعتراض می‏کرد و مردم را که اطراف او جمع می‏شدند، از جنایات بنی‏امیه، آگاه می کرد.

 

*سفارش به دفاع از ولایت

هنگامی که امام حسین (ع) آهنگ ترک مدینه و تشرف برای حج و به دنبال آن هجرت به سوی عراق کرد، ام البنین (ع) به همراهان امام حسین (ع) چنین سفارش می‏کرد: «چشم و دل مولایم امام حسین علیه‏السلام و فرمان‏بردار او باشید».

امروز نیز مادران و همسران شهدا راه این بانوی گرامی اسلام را ادامه می دهند و الگویی برای جامعه اسلامی هستند.

 

*مادر شهدا همسر جانباز

مادر شهیدان خالقی پور یکی از مادران نمونه زنجانی است که علاوه بر تقدیم سه فرزند خود، افتخاری همسری جانباز دوران دفاع مقدس را دارد.

مادر شهیدان خالقی پور سه فرزند خود را در دوران دفاع مقدس تقدیم نظام اسلامی کرده است،اولین شهید این خانواده شهید داود خالقی پور، متولد 1344 است که در سال1362  طی عملیات خیبردر جزیره مجنون به فیض شهادت نائل آمد، دو شهید دیگر این خانواده نیز رسول و علیرضا متولدین 1346 و 1350 بودند که به طور همزمان در سال1367 در منطقه شلمچه،عملیات پاسگاه زید، همزمان با عملیات مرصاد در جنوب کشور انجام شد در آغوش یکدیگر به فیض شهادت نائل آمدند.

فروغ منهی در خصوص تعداد فرزندان خود به خبرنگار موج رسا گفت: دو فرزندم در ایام کودکی فوت کردند، سه فرزندم پشت سر هم شهید شدند و در حال حاضر یک فرزند دختر و یک فرزند پسر دارم که دخترم فوق لیسانس مدیریت تکنولوژی، همسر جانباز است و پسرم نیز با فرزند شهید ازدواج کرده و در حال حاضر در یک شرکت خصوصی کار می کند.

وی ادامه داد: من 32 سال است در خدمت خانواده معظم شهدا هستم، 20 سال ایام جوانیم را در کلاس اخلاق بودم و دارای تحصیلات سیکل قدیم هستم.

وی در خصوص زندگی خود نیز اظهار داشت: هر لحظه من با فرزندانم سپری می شود، با آنها صحبت می کنم، دردل می کنم، گاهی از ناراحتی تشر می زنم و گاهی قربان صدقه بچه هایم می روم، سه فرزند شهیدم هموار با من همراه هستند و در هر لحظه برای آنها دعا می کنم.

 

*مادر اولین خلبان زنجان

مادر شهید عبدالله بشیری موسوی از دیگران مادران شهدایی است که الگوی اسوه و مقاومت محسوب می شود.

این مادر شهید با اشاره به اینکه همیشه جویای احوال خواهرها و برادرانش به ویژه نحوه درس خواندن آنها بود، تصریح کرد: امروز هم همه فامیل وقتی اسمش می آید همه به خاطر خوبی هایش گریه می کنند.

شهید عبدالله بشیری موسوی در منطقه شوقی(خیابان بعثت) زنجان ساکن بودند، یک خانه قدیمی که حیاطش پر از درختهای سیب بود و بهار كه مي شد هوا را از عطر سيب سرشار مي كرد.

وی در سال1331هجری شمسی  که ابا و اجدادشان سید بودند به دنيا آمد،وی به دست منافقین کوردل و گروههای مسلح که از طرف عراق حمایت می شدند درکمین بودند، گرای پروازرا داشتند و اطلاعات پرواز قبلا لو رفته و به دستشان رسيده بود، موقع برگشتن مورد اصابت گلوله پدافند هوایی منافقین قرار گرفته و سقوط کرده و به شهادت رسید.

 

*مادری که در روز مادر دسته گل از شهیدش هدیه گرفت

مادر شهید فرشاد عباسی از دیگر مادران شهدایی است که مصاحبه نمی کرد.

وی در خصوص شهادت فرزندش گفت: برایم نامه نوشته بود، 13 آبان می آیم، جواب نامه من به اون نرسید، 13 آبان همون سال شهید شد، 17 روز پیکرش پیدا نشد، روز اربعین پیکر پاکش در زنجان تشییع و به خاک سپرده شد، اسفند همون سال ساکش رو برام آوردن،دو دست گرم کن، یک دست لباس بسیجی و یک جزوه زیارت عاشورا بود و یک برگه که 100 بار نوشته شده بود، السلام علیک یا ابا عبدالله، دوستاش می گفتن، شب ها تو جبهه همیشه زیارت عاشورا می خونده، دوستاش بهش می گفتن عاشق.

خانم پارسا تصریح کرد: مهر ماه سال 58 من و پدرش رفتیم مکه، بعد از گذشت 35 روز اومدیم وطن، این پسر نوجوان که هیچ کس تصورشو نمی کرد، کاری بتونه از پیش ببره چنان برنامه ریزی برای اومدن ما کرده بود که همه حیرت می کردند،با عموش اومد تبریز استقبال، تو زنجانم برنامه ویژه ای تدارک دیده بود،اعضای فامیل رو با یه اتوبوس به استقبال ما در زنجان برنامه ریزی کرده بود، کاش اون زمان فیلمبرداری می کردیم، تا امروز ...

این مادر شهید گفت: توی آخرین نامش نوشته بود، ماموریتم تمام می شود، اما عملیاتی در پیش است که در آن عملیات شرکت خواهم کرد،چون کمک کار خاله اش بود، توی مهدیه قصر فیروزه برنامه ویژه ای برای یادبودش برگزار کردند، خیلی با شکوه بود.

وی ادامه داد: روز مادر بود بچه ها بهم زنگ زده بودن، شب با دوچرخش به خوابم آمد،یک ربع تمام نشست پیشم،خواست بره گفتم، بیشتر بمون کجا میری، گفت: باید برم، کلاس دارم، منو محکم بغل کرد و بوسید و گفت: این گل ها را برای تو آورده ام و هدیه ها را برای دیگران، نگاه که کردم یک اتاق پر از گل برایم آورده بود، از خواب که بیدار شدم تا دو روز جای دستشو احساس می کردم.

وی افزود: قرار بود با هم سه روز بریم مشهد اما کسی پیدا نشد که دخترمو نگه داره، بعد شهادتش که مشهد رفتم، هر لحظه جاشو خالی کردم.

گفتنی است، شهید فرشاد عباسی در 13 آبان سال 62 به شهادت رسید.

 

*وقتی نام مجید شهریاری سرخط خبرهای جهان شد

صبحگاه هشتم آذرماه سال 1389 انتشار خبري ناگوار، مردم ايران را عزادار مهم‌ترين دانشمند هسته‌اي كشورشان كرد. مردي آرام و بي ادعا كه تا به آن روز هيچ كس او را نمي‌شناخت؛ به يكباره در سر خط خبرهاي ايران و جهان قرار گرفت؛ اما نه با خبر فعاليت‌هاي علمي، بلكه با خبر شهادتش! اين در حالي بود كه يك ماه پيش از اين تاريخ، جان ساورز رئيس دستگاه جاسوسي انگليس(MI6) گفته بود:«ديپلماسي براي متوقف كردن برنامه هسته‌اي ايران كافي نيست؛ بايد به فعاليت‌هاي اطلاعاتي و امنيتي رو آورد!»

"مجيد شهریاری؛ دومين قرباني اين راهبرد وحشيانه سيا، موساد و ام آي سيكس بود. پيش از او دكتر مسعود علي محمدي استاد فيزيك دانشگاه تهران مورد هدف ترورهاي كور دستگاه‌هاي اطلاعاتي كشورهاي غربي قرار گرفته بود.

بهجت قاسمي در توصيف ويژگي‌هاي همسر شهيدش مي‌گويد:" همسرم در انجام واجبات و ترك محرمات نيز به اندازه‌ جديت در مسائل علمي جدي بود. شهيد شهرياري مطالعه تفسير قرآن را هرگز رها نمي‌كرد و تفسير آيت ‌الله جوادي آملي را به صورت كتاب و نرم ‌افزار هميشه همراه خود داشت. مقيد به نماز جماعت بود و حقوق همسايگي را رعايت مي‌كرد و بنده قوت علمي ايشان را از قوت ديني اش مي‌دانم.

 

*همسرم مقيد به انجام آداب اسلامي بود

این همسر شهید ادامه داد :ايشان بسيار مقيد به انجام آداب اسلامي بودند تا جايي كه به ياد ندارم هيچ وقت ايشان بي وضو بوده باشند. قبل از خواب، قبل از خروج از منزل وضو مي‌گرفتند... همواره، دغدغه نماز اول وقت را داشتند تا جايي كه تقيد به اداي نماز اول وقت در مسجد و حتي حين مسافرت در كنار جاده از ويژگي‌هاي ايشان بود. خيلي وقت‌ها در منزل چهار نفره نماز را به جماعت مي‌خوانديم‌.

شهيد مجيد شهرياري در واقع؛ برونداد عيني تفكر حاكم بر نظام مقدس جمهوري اسلامي در عرصه علمي و دانشگاهي به شمار مي‌رفت. رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در جريان ديداري كه با خانواده اين شهيد بزرگوار داشتند درباره مقامات ايشان فرمودند:" شهادت دكتر شهرياري، آبرويي داد به جامعه علمي كشور. شهادت همچين شخصيت برجسته و مورد قبولي، نشان داد كه در محيط علمي جمهوري اسلامي، اينجور شخصيت‌ها و انگيزه‌ها وجود دارد. مهم‌ترين تسلايي كه انسان در اينجور حوادث به خودش مي‌دهد اين است كه مي‌داند خداي متعال براي اين جانفشاني‌ها و اين شهادت‌ها و اين خون‌هاي به ناحق ريخته شده، ثواب‌هايي را معين و مدون كرده كه به ذهن ما هم خطور نمي‌كند. به قدري اين مقامات و درجات الهي، عالي و غيرقابل توصيف است كه ما اصلاً نمي‌توانيم درك كنيم و مطمئن باشيد ايشان الان در بهترين حالات است كه هر مؤمني و هر انسان صالحي، اگر چنانچه اندكي از آن مراتب را بتواند با ديده‌ بصيرت خودش ببيند، آرزو مي‌كند كه ‌اي كاش ما به همين سرنوشت دچار بشويم. "//ن

انتهای پیام/

فرم ارسال نظر