logo
امروز : جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۰۴
[ شناسه خبر : ۲۷۲۵۴ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 5 دقیقه ]
زندگی نامه و خاطرات شهید شهریاری؛

خونی که به علم آبرو داد/ شهیدی که عملش بهترين تشويق بود

خونی-که-به-علم-آبرو-داد-شهیدی-که-عملش-بهترين-تشويق-بود
شهید مجید شهریاری ابر مرد حوزه علم و فناوری ایران با خون خود موجب آبرو گرفتن علم شد.

به گزارش موج رسا; شهید مجید شهریاری استاد دانشگاه شهید بهشتی٬ فیزیک‌دان و دانشمند هسته‌ای متولد زنجان که در تاریخ ۸ آذر ۱۳۸۹ در ایران ترور شد.

زندگی نامه

وی با کسب رتبه دو در سال ۶۳ در آزمون ورودی دانشگاه صنعتی امیر کبیر در رشته الکترونیک پذیرفته شد.سپس در سال ۶۷ باکسب رتبه نخست در رشته مهندسی هسته‌ای پذیرفته شد.و در نهایت در سال ۷۷ موفق شد که دکترای خود را رشته تکنولوژی فناوری هسته‌ای را از دانشگاه امیر کبیر دریافت کند. وی پس از استعفا از دانشگاه امیرکبیر به خاطر نبود بستر مناسب برای همکاری وی در سال ۱۳۸۰ به دانشگاه شهید بهشتی پیوست. و در سال ۸۵ با راه‌اندازی دانشکده مهندسی هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی به عضویت هیئت علمی آن درآمد.

سوابق علمی

همراه با دکتر مسعود علیمحمدی، دکترای فیزیک ذرات بنیادی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، از مشاوران ایران در پروژه مهم سزامی بودند.

برگزاری دوره‌هایی چون «کارگاه آموزشی آشنائی با کدهای محاسباتی راکتورهای هسته ای» از جمله سوابق دکتر شهریاری بوده‌است. یکی از طرح‌های مهم دکتر شهریاری، طراحی‌های تئوریک مربوط به ساخت نسل جدید راکتورهای هسته‌ای است که بازتاب زیادی نیز در مراکز علمی جهان داشت.

ترور

ترور استادان فیزیک هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی ایران در تهران در ۸ آذر ۱۳۸۹ باعث شهید ‌شدن یک تن از این استادان شد. این انفجارها که برای ترور مجید شهریاری و فریدون عباسی دو تن از استادان فیزیک دانشگاه شهید بهشتی انجام شد موجب شهید  ‌شدن مجید شهریاری و مجروع شدن ۲ نفر از همراهان وی شد.

نحوه بمب‌گذاری

در تروری مشابه فریدون عباسی هم مورد سوء قصد قرار گرفت که وی از این حمله جان بدر برد.این دو حادثه در بلوار ارتش و میدان دانشگاه شهید بهشتی در ولنجک روی داد. به گفته رسانه‌ها افراد موتور سوار با چسباندن یک وسیله انفجاری به خودروی پژو ۴۰۵ مجید شهریاری او را به قتل رساندند. به گفته شاهدان عینی دو دستگاه موتورسیکلت با نزدیک شدن به خودروی یکی از اساتید دانشگاه بمبی را به سمت خودرو او پرتاب نموده و سپس از محل حادثه گریخته‌است. انفجار دوم نیز با نحوه مشابهی بر روی خودروی پژو ۲۰۶ فریدون عباسی روی داد که او از این انفجار جان سالم به در برد.

هیچ کس نمی‌توانست پشت سر دیگری در حضور ایشان صحبت کند

پیش ایشان هیچ کس نمی‌توانست پشت سر دیگری صحبت کند. اگر احیانا احساس می‌کرد که بحث دارد به سمت غیبت می‌رود، سریع بحث راطوری عوض می‌ کرد که آدم خودش هم متوجه نمی‌شد.

عملش بهترين تشويق بود

كمتر ديدم به كسي بگويد چه بكن. معمولا اهل گفتن زباني نبود. عملش بهترين تشويق بود. وقتی براي نماز به نمازخانه مي‌رفتيم، همه به دكتر مي‌گفتند امام جماعت بايستيد. مي‌گفت امام جماعت اول از همه مي‌آيد؛ بپرسيد چه كسي اول آمده، او بايد امام جماعت بشود.(محمدشاهی؛ راننده و محافظ شهید)

 همه وسيله‌ايم و كاري نمي‌توانيم بكنيم

عقيده قلبي‌اش اين بود كه تا اذن خدا نباشد، برگي از درخت نمي‌افتد. ما و دیگر دوستان وقتی جایی، مخصوصا بيرون از تهران مي‌رفتيم خیلی مراقب امنیت دکتر بودیم. تأكيد داشت كه اینقدر سخت نگيريد. می‌گفت ما همه وسيله‌ايم و كاري نمي‌توانيم بكنيم. اگر مقدر الهي باشد، مطمئن باشيد هيچكسي نمي‌تواند جلواش را بگيرد. )محمدشاهی؛ راننده و محافظ شهید)

نماز اول وقتش به راه بود

يكي از مسئولين‌گفت: خانم دكتر بالاخره دكتر امر به معروف مي‌كرد يا نمي‌كرد؟ گفتم امر به معروف دكتر اين بود كه اگر سه تا دانشجو داشت که دو تاي‌شان فكلي بودند و يكي ريش داشت،جلوي پاي هر سه تا بلند مي‌شد. برايش فرقي نمي‌كرد كه فكلي است یا چادری. هر كس به دفترش مي‌آمد، جلوي پايش بلند مي‌شد. جواب سؤالات و مشكلات‌شان را يك جور مي‌داد. اگر به اين مي‌گفت دخترم. به آن هم مي‌گفت دخترم. سر اذان هم كه تكبير مي‌گفتند، نمي‌گفت بروید نماز؛ همانجا آستين‌هايش را بالا مي‌زد. بدون هيچ حرفي. اين منتهاي امر به معروف است. بچه‌ها مي‌ديدند كه چكار باید بكنند. يكي‌شان مي‌گفت كه ما هم برويم و نماز بخوانيم. همين بچه فكلي را من سال بعد در نمازخانه ديدم. نماز اول وقتش به راه بود و  قرآن بعد از نمازش هم. (همسر شهید)

دعا مي‌كنم همه آخر و عاقبتمان ختم به خير شود

روز عرفه اول وقت آمد پايين، طبقه دوم. با هم نشستيم، كسي در نمازخانه نبود. دكتر شروع كرد نماز خواندن. نماز ظهرش را كه خواند، گفتم دكتر امروز روز عرفه است. مثل اينكه سرت خيلي شلوغ است، دعاي عرفه را چكار كنيم؟ مهديه امام حسن(ع) مراسم دارد. برویم؟گفت من كه وقت نمي‌كنم. گفتم پس دعايي بكن که آنجا ما به يادت باشيم. گفت من دعا مي‌كنم همه آخر و عاقبتمان ختم به خير بشود. چند روز قبل از شهادتش بود. اين جمله را گفت و رفت از نمازخانه بيرون. (حاج غلام؛ خدماتی)

امام تنی و ناتنی ندارد

حساس بود در ولادت همه ائمه شیرینی پخش کنند. اگر نمی‌کردند ناراحت  می شد. می‌‌گفت: مگر امام تنی و ناتنی داریم که برای ولادت امام علی (ع)از دو روز قبل شیرینی می‌گذارید. برای ولادت امام  هادی(ع) و سایر امام ها هم باید بگذارید. اگر نگرفته بودند، خودش شیرینی می گرفت و در دانشکده پخش می کرد.//ک

انتهای پیام/

فرم ارسال نظر