logo
امروز : چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۴:۴۳
[ شناسه خبر : ۲۵۳۶۱ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 5 دقیقه ]
"از کارنامه‌ات بگو" باطل‌السحری که در مقابل کار نمایشی به آن نیاز داریم

با مهرشادهای سهیلی چه کنیم؟!

با-مهرشادهای-سهیلی-چه-کنیم؟!
"مهرشاد سهیلی" جزئی از یک صف در "مسلک ظاهرسازی" بود. نگرانی بزرگ این است که نفرهای قبلی این صف اکنون کجا هستند و چگونه باید با آنها مواجه شد؟!

به گزارش موج رسا; "مهرشاد سهیلی" پسرک نوجوان و البته بی‌کارنامه‌ای که خبر ظاهرسازی‌های سیاسی و مذهبی او در همه جا پیچیده بود، اخیرا دستگیر شد.[1]

مقابله با سهیلی برای قطع کردن سر یک راه و روش خطرناک اگرچه موجب خرسندی است اما رافع همه نگرانی‌ها نیست!

سهیلی یقینا جزئی از یک صف در "مسلک ظاهرسازی" بوده است. نگرانی بزرگ این است که نفرهای قبلی این صف اکنون کجا هستند؟

بدیهیست که آنها اولا از مهرشاد سهیلی، مهرشاد سهیلی‌تر هستند چه اینکه سهیلی کوچک راه و روش ظاهرسازی را از روی دست آنها کپی کرده بود.

و ثانیا ناگفته پیداست که آنها اکنون به جایی که می‌خواستند، رسیده‌اند و هریک درون حفره‌ای زخم‌آلود لانه کرده‌اند.

آنها در مصونیتی آهنین ناشی از مقام و پول و موقعیتی که به دست آورده‌اند؛ سفیدسازی‌های لازم را هم انجام داده‌اند و در دست تعقیب هم نیستند.

کما اینکه در گزارش حرفه‌ای روزنامه فرهیختگان از کارکرد مهرشاد سهیلی هم دیدیم که این فرد بلافاصله با پول‌ها و رانت‌هایی که به اسم کار خیر و جهادی و... فراهم کرده بود دست به ایجاد امکانات مصونیت‌ساز زده و خوب یاد گرفته بود چطور کاری کند که اولا در حاشیه امن قرار بگیرد و ثانیا در مسیر مصونیت آهنین قرار بگیرد. مسیری که البته با درایت دستگاه قضایی و امنیتی ناگهان مسدود شد.

*با مهرشادهای سهیلی چه کنیم؟!/ از قافیه‌های "آروم نمی‌گیگیریم" در سیاست و اقتصاد ساده نگذریم

حرف از مهرشادهاست...

آنها که در زمان بالیدنشان روزنامه فرهیختگانی نبود که از کارنامه‌های نداشته‌شان گزارش تهیه کند. و در پشت دیدارها و عکس‌های سلفی و الفاظ بزرگ پنهان شدند تا ریش‌های تنک‌شان یکهو بزرگ و بزرگتر شد و حتی رو به سفیدی گرایید.

مهرشادها در اینجا و آنجا می‌نشستند و از خواب‌های مقدسشان برای مردم تعریف می‌کردند و از اینکه دشمنی بزرگ در کار است که اگر ما نباشیم، شما را خواهد بلعید!

جالب است که آنها هرگز بر خلاف میل و رضای لایک‌ها و کلیک‌ها و ویوها نیز چیزی نمی‌گفتند و کسی اگر می‌توانست در کلیپی یا توییتی و یا در پستی اینستاگرامی چند صد هزار کلیک بگیرد بلافاصله جزو قبیله اینان به حساب می‌آمد.

در واقع مهرشاد سهیلی‌ها همواره در کمین یافتن یک مهرشاد سهیلی دیگر هستند و در این جستن دیگری عملا خودشان هستند که هر روز فربه و فربه‌تر می‌شوند.

بله! مهرشادها ممکن است ظاهرشان با هم توفیر داشته باشد. یکی ریش دارد و دیگری ته‌ریش. آن یکی خال‌کوبی و این یکی حتی شاید عمامه. اما فصول مشترکشان هیچ تفاوتی با هم ندارد.

آنها برای نشست و برخاست با بلاگرهای اینستاگرامی هیچ منعی ندارند. چون بلاگر یعنی لایک.

آنها مخالف گشت ارشاد هستند. چون گشت ارشاد در شبکه‌های اجتماعی فالووِر پران است!

و آنها حتی ممکن است به یکباره فتوای توبه برای تتلو و شجریان هم صادر کنند. چون این کارها یعنی وایرال شدن در شبکه‌های اجتماعی!

در این میانه جای عقلانیت و تحلیل صحیح کجاست؟! البته که جایی برای آنها نیست...

آنها همیشه در جایی که نیاز به کارنامه نباشد حضور دارند. چون کارنامه خواستن از آنها به مثابه آشکار شدن لختی پادشاهی است که لباس نداشت و اما مدعی بر تن داشتن لباسی فاخر بود.

و برای همین است که مهرشادها نه تنها از کارنامه واقعی حرفی نمی‌زنند بلکه هرکس که کارنامه‌ای داشته باشد را در حد امکاناتشان به سخت‌ترین مجازات‌های پنهانی مبتلی می‌کنند.

آنها حتی شعر هم می‌خوانند... با قافیه "نمی‌گیگیریم"!

و بعد هم که اعوجاجشان آشکار می‌شود به جای عذرخواهی از این قافیه‌بافی عجیب و جوّگیرانه اما معترض جمعیت می‌شوند که چرا شعار اشتباه می‌دهند؟!

البته این مقتضای شعر است که به محض یافتن قافیه‌های عجیب بدشکل می‌شود. یافتن اشتباه در سیاست و اقتصاد و مدیریت که کلونی اصلی‌تری برای مهرشادها به حساب می‌آید کار به همین سادگی نیست. چون بسی کارچاق‌کن و توجیه‌گر و متخصص سفیدسازی یا به عبارت دیگر بسی مهرشادهای کوچکتر وجود دارند که کار را برای بزرگترها سهل می‌کنند و نمی‌گذارند اشتباهاتشان به چشم بیاید.

و نتیجه هم می‌گیرند!

مثل شام سال 40 هجری که مردمش در اثر تبلیغات اموی فکر می‌کردند علی(ع) نماز نمی‌خواند و اعتقادی به خدا ندارد.

و مثل کوفه سال 61 هجری که کسانی از مردمش با نذر و نیاز حتی؛ حسین(ع) را به جرم خروج علیه خلیفه کشتند.

پس ممکن است که واضح‌ترین اشتباهات به چشم جامعه نیاید. وقتی که مهرشادها کارشان را خوب انجام می‌دهند.

البته جامعه و انقلاب اسلامی هنوز هم راه‌های نجاتی دارد.

از جمله همان "کارنامه خواستن" است و سؤال راهبردی "از کارنامه‌ات بگو".

کسی اگر می‌خواهد عینکی خاص را بر چشم داشته باشد تا بتواند به محض رؤیت یک نمونه از مهرشاد سهیلی، آنرا بلافاصله تشخیص بدهد کافیست همیشه این سؤال را در ذهن و کلام داشته باشد:"از کارنامه‌ات بگو"!

کارنامه چیزی نیست که با سخنرانی و فالوور و جملات دهان پر کن بتوان آن را رفع و رجوع کرد. بلکه کارنامه همان مفهومی است که مردم و مسئولان کشور کاملا آنرا لمس می‌کنند.

کارنامه زیر ریش و دکمه‌های بسته و عطر خوش پنهان نمی‌شود. همانطور که قافیه غلط نمی‌گیگیریم در یک شعر پنهان نمی‌ماند.

و مهمتر از همه اینکه باید بدانیم پاکسازی ساحت حکومت، کشور و جامعه از مهرشاد سهیلی‌ها که راه و طریقتشان در همیشه تاریخ بوده است؛ منوط به خودِ ماست.

این ما هستیم که وظیفه و تکلیف داریم تا با طرح همیشگی سؤال "از کارنامه‌ات بگو" اجازه ندهیم کسانی بتوانند با چند عکس و لایک و فالوور واقعی یا جعلی اما بدون کارنامه؛ در اطراف ما نموّ کنند و سبب بدنامی اسلام و ایران و البته ناامیدی کسانی از مردم شوند.

این بستگی به ما دارد...

منبع: مشرق

انتهای پیام/

فرم ارسال نظر