logo
امروز : جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۳
[ شناسه خبر : ۱۴۹۳۲ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 5 دقیقه ]

ابد و یک روز صفر؛ دو فیلم با یک بلیت

ابد-و-یک-روز-صفر؛-دو-فیلم-با-یک-بلیت

تنها گروهی که همه به آنها بدهکارند، دسته‌ای از روشنفکران ایرانی هستند که می‌توانند بابت طلبشان حتی سربازان گمنام امام زمان را؛ (به هر دو معنا) لخت کنند!

به گزارش موج رسا; وحید جلیلی مسئول شورای سیاست‌گذاری جشنواره عمار طی یادداشتی در صفحه شخصی خود نوشت:

"قاسم سلیمانی‌ها را فراموش کنید، ایران را روبوت ها حفظ می‌کنند"؛

این اصلی‌ترین تم «روز صفر» است که کارگردان البته با تعابیر دیگری در نشست بعد از فیلم به آن تصریح می‌کند: «این فیلم را ساختم تا به حافظان امنیت بگویم این قدر طلبکار نباشید از ملت؛ خودتان این شغل را انتخاب کرده‌اید؛ کارت را انجام دادی بیا برو...دیگه اینقدر طلبکار نمان!»

تنها گروهی که همه به آنها بدهکارند، دسته‌ای از روشنفکران ایرانی هستند که می‌توانند بابت طلبشان حتی سربازان گمنام امام زمان را؛ (به هر دو معنا) لخت کنند!

روشنفکر ایرانی دوست دارد تو جیمز باند باشی؛ حالش گرفته می‌شود وقتی نماز می‌خوانی، کلافه می‌شود وقتی یا حسین و یا زهرا می‌گویی، حتی وقتی کنار پرچم ایران می‌ایستی. به خشم می‌آید وقتی کارت را جهاد فی سبیل الله می دانی

چگونه تحمل کند تو را وقتی نقشه ریگی را نقش بر آب و دین قلابیش را رسوا می‌کنی؟

مأموریت ریگی نباید شکست بخورد!

از نگاه حاج قاسم، مهم‌ترین جرم ریگی آن است که به غارت ایمان مردم آمده است و نه فقط امنیتشان.و از نگاه روشنفکرها مهم‌ترین جرم حاج قاسم آن است که تصویری که   کاخ سفید دوست دارد از اسلام بدهد را، رسوا می‌کند.

قاسم سلیمانی‌ها، با هویت عمیقاً دینی و معنوی شان کابوس طیف روشنفکران ایرانی از سکولار و لائیک تا ملحد وآته ایست‌اند.

روز صفر؛ رسماً دو فیلم است.

یک فیلم، ماجرای پیدا شدن ریگی است و فیلم دوم ماجرای مفقود شدن مجاهدان متدین مخلصی که شرّ این مهره اسلام آمریکایی را از سر ملت کم کردند.

روز صفر ماجرای فیلمسازی است که میلیاردها تومن از وزیری که زیرکی و اینتلیجنس در چشم‌هایش موج می‌زند پول می‌گیرد تا مامورانش را پیش چشم او لخت و بی هویت و از ذیل پرچم ایران خارج کند.

باید اعتراف کرد این عملیات به مراتب از دستگیری ریگی پیچیده‌تر و حرفه‌ای‌تر است و می‌شود فیلمی کمدی در همین ژانر و چه بسا جذاب‌تر از روز صفر در موردش ساخت: " ماجرای دزدیدن یک قهرمان جان برکف مؤمن و مسلمان و جایگزین کردنش با یک روبوت لائیک آمریکایی!"
جالب است فیلمساز که قطعاً بیش از رضای واقعی (و نه آن روبوت ساخت آمریکا که در فیلم می‌بینیم) برای فیلمش پول گرفته،به دنبال کنشی سیاسی و اجتماعی و دادن پیام به حافظان امنیت است که:" رویتان را زیاد نکنید"؛ اما مدافعان بی‌مرز ایران؛ به فتوای فیلم‌ساز محترم فقط باید بیزنسمن باشند و حق ندارند پیام و آرمانی برای جامعه‌شان داشته باشند و جان‌شان را بر سر دین، خدا، آرمان، اعتقادو وطن، کف دست بگیرند.

فرو کاستن وطن به آغل؛ پروژه قدیمی روشنفکری ایرانی است که ترور شخصیت قاسم سلیمانی‌ها مرحله جدیدی از آن است.

قاتل حاج قاسم تنها آن سگ زردی نیست که در کاخ سفید زوزه می‌کشد، بلک واترهای ایرانی، زدن تیر خلاص و حل کردن هویت  قاسم سلیمانی‌ها در اسید سینمای لائیک را برعهده گرفته‌اند.

آن‌ها که از نزدیک، شکارچیان اطلاعاتی ریگی را - که از مؤمن‌ترین و متدین‌ترین بچه‌های وزارت هستند -می‌شناسند در برابر این حجم از وقاحت روشنفکری ایرانی برای مصادره حماسه‌های مجاهدان مسلمان مبهوت شده‌اند و البته چه جای تعجب؟
غرب اراده کرده است که جهنم و بهشت و خدا و رسول الله و شهادت و جهاد و ...را در روایتی کاریکاتوری از زبان داعش و جندالله و ... به نمایش بگذارد و روشنفکر ایرانی در انجام این مأموریت به یاریش بر می‌خیزد.

روشنفکر خشمگین که نمی‌تواند مردمانی را که صیاد شیرازی‌ها و حججی‌ها و قاسم سلیمانی‌ها را با فریاد یا حسین و یا زهرا تشییع می‌کنند از یاد ببرد، وارد میدان می‌شود تا اگر آمریکایی‌ها جسم سلیمانی را قطعه قطعه می‌کنند و از ملت می‌گیرند؛ او روح و تفکر و روحیه و مکتب سلیمانی را محو و با یک ورژن عمیقاً دروغین با ویژگی‌های لائیک و آمریکایی جایگزین کند.

روزصفر مصداق اتمّ یک فیلم ایدئولوژیک است. ایدئولوژی بمثابه آگاهی کاذب و برساخته معادلات قدرت طلبانه ای که یک سویش برآوردن ریگی هاست و سوی دیگرش ترور فیزیکی و شخصیتی حاج قاسم‌ها. دقیقاً در امتداد ماموریتی که آمریکایی‌ها برای ریگی تعیین کرده بودند عمل می‌کند: منحصر کردن چهره دین در تحجر و منجی نمایی و قهرمان سازی از سکولاریسم و لائیسیته و قاعدتاً هر دو پیش آمریکا ماجورند.

ریشوی فرصت طلب آخر فیلم؛ دقیقاً خود کارگردان است که به نمایندگی از جریان روشنفکری (که کوچک‌ترین نقشی در دفاع از ایران در چهل سال گذشته نداشته است) به سرقت و مصادره حماسه فرزندان مؤمن یک ملت مسلمان آمده است. صدالبته عبور از بایکوت به تحریف؛ نشانه دیگری از شکست روشنفکری ایرانی در برابر انقلابی است که چهل سال تلاش غربزده‌ها برای نادیده گرفتن پیروزی‌ها و پیشرفت‌هایش، ناکام مانده است.

نسل جدید سینمای انقلاب اسلامی؛ سینمای سانسور و بایکوت را شکست داده و گام بعدی، غلبه بر سینمای تحریف است.

انتهای پیام/

فرم ارسال نظر